يك قاعده كلي درمان اين است كه هر چه كودك بيشتر صحبت كند احتمال بيشتري وجود دارد سمعک فوناک كه درمان، با سرعت بيشتري موثر واقع ميشود.
مهمترين عامل درمانهاي رفتاري از جمله برنامه گفته(ELU) پاسخ مشروط به سيستم پس خوراند ميباشد. اين درمان عمدتاً بر روي اصول تقويت مثبت و بازخورد منفي متكي است. همانگونه كه در بالا ذكر شد، در درمان گفتاري كودكان داراي لكنت دو دسته پاسخ بيشتر مورد توجه هستند: لحظات لكنت و دورههاي گفتار بدون لكنت. در يك مفهوم ساده تر، لكنت و رواني گفتار جنبه هايي مقابل هم هستند، بدين معني كه تغيير در بسامد يكي همزمان باعث تغيير در ديگري ميشود. بنابراين، توليدهايي كه لحظات لكنت را كاهش يا حذف ميكنند گفتاري را به جا ميگذارند كه از نظر ادراكي بدون لكنت است؛ توليدهايي كه ميزان گفتار بدون لكنت را افزايش ميدهند الزاماً باعث كاهش وقوع لكنت ميشوند. ارائه تقويت كنندههاي مثبت وابسته به گفتار بدون لكنت، ميزان گفتار بدون لكنت بيان شده توسط كودك را افزايش ميدهد؛ ارائه بازخورد منفي وابسته به زمانهاي لكنت، بسامد لكنت بيان شده توسط كودك را كاهش ميدهد.
در اين برنامه بلافاصله پس از وقوع گفتار بدون لكنت، تقويت كنندههاي مثبت عملكردي ارائه ميشوند و بلافاصله بعد از وقوع لكنت بازخورد منفي داده ميشود
انتخاب محركهاي بازخورد مثبت و منفي.
با فرض اينكه تقويت مثبت و بازخورد منفي مؤلفههاي اصلي درمان هستند كشف محركهاي مثبت و منفي، پيامدي مهم ميباشد. كاملاً شناخته شده است كه محركهايي كه براي يك كودك به عنوان تقويت كنندههاي مثبت (يا محركهاي منفي) عمل ميكنند الزاماً براي همة كودكان به یک صورت تأثير ندارند. با اينكه درمانگران غالباً ميتوانند بر اساس تجربة باليني خود در مورد كودكان حدسهاي مناسبي بزنند براي اطمينان از اينكه محركهاي انتخاب شده واقعاً داراي قدرت تغيير رفتار در مسير پيش بيني شده هستند، اين حدسها بايد آزمايش شوند. اين عامل بنيادي با اينكه هنوز هم عمدتاً توسط درمانگران مورد چشمپوشي واقع ميشود، پايه اصول تغيير رفتار است و كاملاً شناخته شده ميباشد.
برنامة زمان بندي (تنظيم) بازخورد در سرتاسر دورة درمان گفته (ELU) به كار گرفته ميشوند. يعني در مراحل اوليه، در طي ايجاد يك رفتار جديد در خزانه كودكان، بازخورد (هم اجتماعي و هم محسوس) براي هر پاسخ درست(غير لكنت شده) و نادرست (لكنت شده) ارائه ميشود
خلاصه: درمان بسط طول گفته (ELU) شرح داده شده در اينجا عمدتاً به استفاده از شكلهاي بازخورد مثبت و منفي عملكردي كه به ترتيب در رابطه با وقوع گفتههاي بدون لكنت و با لكنت ميباشند متكي است. چنين بازخوردي در ابتداي درمان، زياد به كار گرفته ميشود و سپس همراه با پيشرفت درمان ميزان آن كم ميشود.
تأثیر نیمکره راست بر لکنت
مدلها
Aristotle: اولین فردی است که پایه نورولوژیکی برای لکنت در نظر گرفت؛ اما این ادعای او در این مورد که زبان ضعیف است و نمیتواند به طور واقعی از مفهوم ذهن پیروی کند، برای تشخیص دیزارتری صدق میکند تا لکنت.
در حالیکه برخی توجهات اخیر لکنت در مورد نزاع برای کنترل گفتار بین نیمکرههای راست و چپ میباشد. مطالعه علمی فعالیت CNS در لکنت،در سه – چهار قرن قبل با کار اورتون و بعد از آن تراویس شروع شد(۱۹۲۷).
این محققان اولین تئوری منطقی لکنت را با عنوان«اختلال عدم تعادل مغز»توسعه دادند. تئوری آنها برپایه این حقیقت بود که نوروندهی حرکتی برای عضلات گفتار به طور متقاطع انجام میشود. عضلات سمت راست از نیمکره چپ و عضلات سمت چپ از نیمکره راست نوروندهی میشود. با استفاده از تکالیف نوروفیزیولوژیکال مثل شنیدن دو گوشی و . به آزمون این فرضیه پرداختند و به این نتیجه رسیدند که: «افراد لکنتی غلبه نیمکرهای ناکافی دارند که منجر به این میشود که در همزمانی ایمپالسهای حرکتی (از هر دو نیمکره) اختلال به وجود آید. این امر در نهایت منجر به اختلال در برونداد حرکتی گفتار میشود. تالاموس هم در اینجا درگیر است بنابراین فرض بر این است که تغییر حالت های عاطفی میتواند بر سیستم قشری، تأثیر سویی داشته باشد.
مدل دو عاملی وبستر
وبستر و همکاران مدل دو عاملی را در مورد کنترل آسیب مرکزی در حرکات گفتاری ارائه دادند. آنها لکنت را به ضعف در سیستم نیمکره چپ برای (کنترل گفتار و توالی حرکت)، (عامل اول) و بنابراین دخالت و فعالیت عصبی ساختارهای دیگر به ویژه نیمکره راست (عامل دوم) نسبت دادهاند.
شواهد به دست آمده از تحقیقات نشان میدهد که افراد لکنتی در در کنترل حرکتی خارج از حوزه گفتار هم مشکل دارند: به ویژه مشکل در طرحریزی، شروع توالیهای جدید و هماهنگیهای دو دستی. این مشکلات دلالت بر منطقه حرکتی دارد.
لکنت و برتری دست
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد برتری دست در بین بچههای لکنتی ممکن است فاکتور پیش بینیکنندهای در ایجاد لکنت مزمن باشد. Brosch همچنین بیان کرد: برتری دست ممکن است با شروع لکنت ارتباطی نداشته باشد ولی با رشد لکنت مرتبط است.
غلبه طرفی در عملکرد شنوایی
مطالعات شنیدن دو گوشی نشان دادند که لکنت هم ارتباط با برتری گوش چپ و هم به بیثباتی ترجیحی گوش راست (برای اطلاعات زبانی) دارد که بیانگر فعالیت نیمکره راست برای پردازش است.
مطالعات بیهوشی
در سال ۱۹۹۶ Jones، ، یک جراح مغز و اعصاب، با استفاده از Wada Test به بررسی این مطلب پرداخت که آیا گفتار و زبان برای افراد لکنتی در یک نیمکره اختصاص یافته است. در این تکنیک،در حالیکه بیمار هوشیار است و مشغول صحبت کردن است، ماده بیهوشی به کاروتید راست یا چپ او تزریق میشود. وقتی ماده بیهوشی به نیمکره غالب فرد سالم (از طریق کاروتید مربوطه) تزریق شود، باعث ایجاد آفازی موقت میشود.
مطالعات الکتروفیزیولوژی
امواج آلفا معمولاً در حالت استراحت دیده میشوند و فرکانس آنها، ۱۲-۸ سیکل در هر ثانیه است. پس فعالیت در یک منطقه خاص همرا با مهار امواج آلفا خواهد بود.
منبع:
https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d9%81%d9%88%d9%86%d8%a7%da%a9/
معرفی برندهای سمعک لكنت ,گفتار ,لکنت ,نیمکره ,بازخورد ,راست ,بدون لكنت ,گفتار بدون ,بازخورد منفي ,نیمکره راست ,كنندههاي مثبت ,برای کنترل گفتار منبع
درباره این سایت